هنرمندنیوز: فیلم هوک، به کارگردانی حسین ریگی و تهیه‌کنندگی علی آشتیانی‌پور با نمایش تصاویری بکر از طبیعت زیبا و منحصر بفرد سیستان و بلوچستان از جمله فیلم‌های حاضر در جشنواره فجر ۴۱ بود. این اثر روایت کودکی است که آرزوی قهرمانی بوکس را در سردارد، اما بعد از پیچ و خم‌های بسیار و عبور از لبه تیز پرتگاه‌های قدرت و ثروت نامشروع در نهایت با جوانمردی ضربه هوک را به رقیب نمی‌زند.

حسین ریگی سال ۱۴۰۰ فیلم خوب «لیپار» را با موضوع کودکان و نوجوانان در سیستان و بلوچستان ساخت که در جشنواره فیلم کودک و نوجوان مورد تحسین قرار گرفت، اما فیلم «هوک» با وجود بهره‌گیری از مضامین انسانی و اخلاقی آنچنان مورد استقبال مخاطبان در جشنواره فجر واقع نشد. شاید همین مساله بهانه‌ای شد تا بامداد ۱۱ فروردین ماه ۱۴۰۲ این اثر از تلویزیون پخش شود.

«هوک» اکران آنلاین خود را در فیلیمو آغاز کرده و همین مساله بهانه‌ای شد تا با حسین ریگی کارگردان این اثر به گفتگو بنشینیم که در ادامه می‌خوانید.

هوک اثری نوجوانانه و ورزشی‌ست و می‌توان گفت جای ژانر ورزشی در سینما به شدت خالی ست. چرا کمتر فیلمسازی به سراغ ساخت فیلم‌هایی در این ژانر می‌رود؟ نیازمند مهارت است یا موارد دیگری باید مدنظر قرار بگیرد؟

ساخت فیلم در ژانر ورزشی هم تکنیک خود را می‌خواهد و هم در سینمای ایران باید یک ژانر مورد استقبال مردم قرار بگیرد تا فیلمسازان بدون ترس به سراغ آن بروند. معمولا ژانر کودک و نوجوان و ورزشی کمتر مورد استقبال مردم قرار گرفته البته بخشی از آن هم به دلیل بودجه‌ای است که برای این ژانر‌ها در نظر گرفته نمی‌شود. در حقیقت این ۲ ژانر نیاز به حمایت و برنامه‌ریزی دارد چراکه کار با بازیگران غیرحرفه‌ای و کودک در آثاری ویژه این سنین سخت است و زمان فیلمبرداری را بالا می‌یرد. در ژانر ورزشی هم نیازمند قصه‌های قهرمان‌محور و وقت و هزینه هستیم و زمان فیلمبرداری هم بسیار مهم است به همین دلیل کمتر کسی به سمت ساخت اثری با این ژانر می‌رود. من در این ۲ حوزه کار کردم و به موضوعات بومی نیز پرداختم که طبیعتا کارم را سخت‌تر می‌کند.

اگر بخواهیم منصفانه به این اثر نگاه کنیم، سکانس‌های ورزشی آماتورمانند گرفته شده در حالی که فیلم ورزشی است. بخش بزرگی از این اتفاق به فیلمبردار اثر باز می‌گردد. چنین کامنتی از مخاطبان و منتقدان دریافت کردید؟ خودتان این اتفاق را چگونه ارزیابی می‌کنید.

فیلم ورزشی شرایط خاص خود را دارد. وقتی می‌خواهیم سکانس ورزشی تصویربرداری کنیم نیازمند تجهیزات ویژه و فیلمبرداری از چند زاویه هستیم. اگر پشت صحنه فیلم‌های ورزشی را نگاه کنیم معمولا با چند دوربین کار می‌کنند. همچنین زمان کافی برای ساخت آن‌ها در نظر گرفته می‌شود. ما در یک سالن و با یک دوربین سکانس‌های ورزشی را گرفتیم آن هم در یک روز! طبیعتا این اتفاق به وجود می‌آید و باعث می‌شود فضای کار مطلوب ما هم نباشد.

عده‌ای حضور بازیگر چهره را به بیشتر دیده شدن فیلم در گیشه مرتبط می‌دانند. اما شاید یکی از آسیب‌هایی که به «هوک» وارد شده است، بازی ضعیف بازیگران شناخته شده است. چرا برای همه بازیگران اصلی از هنرمندان بومی بهره نبردید؟

من فیلمسازی را با ساخت آثار کوتاه و مستند شروع کردم و هر کدام به اندازه خود دیده شده است، اما وقتی وارد فضای سینما شدم، دوست داشتم اگر درباره سیستان و بلوچستان فیلم می‌سازم، دیده شود و قاعدتا حضور چهره‌ها می‌تواند به این نگاه کمک کند، اما در کل شخصا از فیلمی که از بازیگران بومی بهره ببرد، استقبال می‌کنم چه بسا در فیلم جدیدم «میرو» نیز این اتفاق افتاده است و از ۲۲ بازیگر حاضر در این پروژه، تنها سه بازیگر شناخته شده و بقیه بومی هستند و تعداد بیشتری از آن‌ها اولین بار است که جلوی دوربین رفته‌اند.

اگر به عقب برگردید هوک را همانگونه که در حال حاضر است، می‌سازید؟ اگر نه چه تغییراتی اعمال می‌کنید؟

هر فیلمسازی اگر به گذشته برگردد شاید نزدیک به ۵۰ تا ۷۰ درصد از چیزی را که ساخته است، تغییر دهد. برای من هم این مساله صدق می‌کند و قاعدتا می‌توانم بگویم بسیار روی فیلم تغییر ایجاد کنم و اگر قرار باشد دوباره آن را بسازم، بیشتر روی فیلمنامه و فیلمبرداری وقت می‌گذارم.

آیا این اثر چند سال دیگر نیز هنوز برای مخاطب تازگی دارد و جذاب است؟ روی صحبت شما با چه کسانی و هدف از ساخت هوک چه بود؟

ما فیلمسازانی داشتیم که در زمان زندگی خود فیلم ساختند و زمانی که فوت کردند، فیلم‌شان مطرح شده است. همچنین فیلمسازانی داشتیم که در زمان زنده بودنشان آثارشان مطرح بوده است و زمانی که فوت کردند، فیلم‌هایشان هم فراموش شد. من ادعای اینکه فیلم خارق العاده‎‌ای را ساختم، ندارم، اما در کنار ساخت فیلم‌های قابل قبول جریانی را در سینما به وجود آوردم که می‌تواند فیلمسازان خوبی را به جامعه سینمایی معرفی کند و همچنین نگاه درستی به منطقه جنوب شهر و سیستان و بلوچستان داشته باشد.

نزدیک به یکسال است که گیشه سینمای ایران در دست فیلم‌های کمدی‌ست. فکر می‌کنید فیلم‌های اجتماعی در گیشه با چه سرانجامی روبه‌رو هستند؟ آیا اگر اثر اجتماعی خوبی ساخته شود، می‌تواند با آثار کمدی رقابت کند؟

سینما در هیچ زمان و مکانی چراغش خاموش نمی‌شود شاید در زمانی فیلم‌های خوبی پُرنورتر و فیلم‌های هنری و اجتماعی کم‌فروغ‌تر باشند، اما این نوسان همیشه وجود دارد و با آمدن نسل‌ها می‌تواند تغییر کند. من اعتقاد دارم فیلم اجتماعی خوب می‌تواند پا به پای آثار کمدی پیش برود. در همه ژانر‌ها ما باید فیلم تولید کنیم، اما برخی ژانر‌ها نیاز به حمایت دارند و در غیر این صورت تهیه‌کنندگان ریسک نمی‌کنند و کارگردان نیز، چون دیده نمی‌شود، سراغ این آثار نمی‌رود. باید برای این موضوع فکری کنیم.