هنرمندنیوز: فیلم سینمایی «آهو» به کارگردانی هوشنگ گلمکانی و تهیهکنندگی جواد نوروزبیگی در ژانر خانوادگی، ملودرام و اجتماعی است که حکایت انزوای خودخواسته دختری است که آرزوهایش را بر باد رفته میبیند، اما هنوز امیدش را از دست نداده است. به بهانه اکران این فیلم در سینماهای کشور گفتگویی داشتیم با سپیده آرمان بازیگر نقش اول فیلم «آهو» که در ادامه می خوانید؛
خانم آرمان شما پس از سالها روزنامه نگاری نقد سینما و مجری گری، این بار در قامت فیلمنامه نویس و بازیگر نقش یک فیلم بلند سینمایی حضور پیدا کردید. این تغییر مسیر حرفهای را چگونه میبینید.
من پیش از اینکه در حوزه روزنامه نگاری فعالیتم را آغاز کنم در زمان دانشجویی در دانشگاه تهران دورههای آموزش بازیگری را گذراندم و علاقهام به بازیگری همواره همراهم بود روزنامه نگاری من هم در مسیر علاقهام به سینما قرار گرفت و در تمام این سالها روزنامه نگار و منتقد و نویسنده سینمایی بودم. مجریگری هم در کنار روزنامه نگاری مرا با فضای اجرا مقابل دوربین آشنا کرد و تلاقی این دو اتفاق در کنار سبقه علاقهام به بازیگری و پیشنهادات متفاوت بازی که به من میشد در نهایت به بازی در فیلمهای کوتاه و تئاترها و سرانجام حضور در فیلم سینمایی آهو منتهی شد.
شما در کنار گذراندن دورههای بازیگری در دوره فیلمنامه نویسی و کارگردانی موسسه کارنامه هم حضور داشتهاید از این دورهها بگویید.
دقیقاً من در کنار بازیگری، دورههای کارگردانی شهرام مکری و فیلمنامه نویسی فرهاد توحیدی را در موسسه کارنامه گذراندم، از طرف دیگر هنرجوی دوره فیلم سازی انجمن سینمای جوان دفتر تهران نیز بودم. به نظر من اشراف بازیگر به فیلمنامه نویسی و کارگردانی مسیر ایفای نقش او را هموارتر میکند و دریافت گستردهتری از متن که در نهایت به خلق نقشی متفاوت منتهی میشود را رقم میزند.
با توجه به اینکه دورههای کارگردانی و فیلمسازی را نیز پشت سر گذاشتهاید آیا ممکن است در سالهای آتی شاهد فیلم سازی شما هم باشیم؟
خلق کردن یک اثر برای من همیشه جذاب است از همان روزهایی که با مقالهها یادداشتها و گزارشهایم در روزنامه سعی در ساخت حیاتی متفاوت داشتم. این اتفاق پس از آن در برنامه سازی و اجرا ادامه پیدا کرد برنامههایی که من در کنار مجریگری آنها نویسنده کارگردان و تهیه کننده هم بودم برنامههای گفتگو محوری که بر اساس گفتگو با بازیگران و هنرمندان سینمای ایران ساخته میشد. اگر شرایط فیلمسازی مهیا شود چرا که نه اما در هر حال بازیگری نزدیکترین اتفاق خلاقانه به روح من و به رویاهای من است.
شما در فیلم آهو همزمان هم فیلمنامه نویس اثر و هم بازیگر نقش یک آن بودید این تلاقی در تاریخ سینمای ایران نمونه مشابهی ندارد اینکه یک نویسنده زن فیلمنامه یک اثر را نوشته و خودش هم نقش یک آن را بازی کند چه احساسی دارید که بدعت گذار یک اتفاق تازه در سینمای ایران بودهاید؟
سینما هم مانند بسیاری از هنر صنعتهای دیگر در تمام دنیا و همچنین در کشور ما هنر صنعتی مردانه است و این کتاب امروز ما نمونه مشابه که زنی هم فیلمنامه یک اثر را نوشته و هم در نقش یک آن حضور پیدا کرده را نداشتیم شاید بیش از هر چیز به همین نگاه مردسالارانه برگردد. در یکی دو دهه اخیر خانمها حضور گستردهای در حوزههای مختلف اجتماعی شغلی دانشگاهی داشتند و به نظر من سینما نیز از این حجم حضور نباید بینصیب بماند. در جوامع سنتی به دلیل ریشههای مردسالارانه زنان برای اینکه به جایگاه مورد نظر خود برسند باید چند برابر یک مرد تلاش کنند. امیدوارم شرایط برای حضور زنان اندیشمند نویسنده و فیلمساز ایرانی مهیا شود و مدیران هم توجه بیشتری به این بانوان دگراندیش و توانا داشته باشند طبیعتاً من از این اتفاق بسیار خوشحالم و امیدوارم که این مسیر ادامه پیدا کند.
یکی از نکاتی که در فیلم سینمایی آهو توجه برانگیز است تفاوت چهره شما با چهره واقعیتان است انگار که در فیلم آهو سن شما افزایش یافته است. چرا؟
برای ایفای نقش آهو باید سن من کمی بیشتر به نظر میرسید و احتمالاً در همین راستا چنین گریمی برای من در نظر گرفته شد از سوی دیگر دختر فیلم همواره در حال و هوای غم و اندوه خود است و آن حجم از غم و اندوه طبیعتاً چهره آدم را مسن تر جلوه می دهد.
یکی از مولفههای فیلمنامه آهو پررنگ بودن شعر و ادبیات در آن است. چقدر این اتفاق عمدی بود؟
بخشی از فیلمنامه آهو متنهایی شاعرانه از پرویز دوایی نویسنده و منتقد پیشکسوت سینمای ایران است که از دوستان صمیمی آقای هوشنگ گل مکانی هستند و همانطور که در تیتراژ پایانی فیلم به آن اشاره شده است فیلم را کارگردان به پرویز دوایی تقدیم کرده است. علاوه بر حضور متنهای شاعرانه پرویز دوایی حال و هوای قصه هم شاعرانگی غلیظی دارد. حال و هوای من در خلق این فیلمنامه بسیار شبیه به حال و هوایی بود که در هنگام سرایش شعر داشتم خلقی شهود گونه و شاعرانه.
قصه فیلم آهو ما را بسیار به یاد فیلم مالنا؛ اثر ماندگار سینمای جهان میاندازد. نظر خود شما در این باره چیست.
فیلم آهو با نگاهی بر کتاب پروانهها در برف میرقصند نوشته شده است. در قصه یک خطی که در آن معشوق زنی ناپدید میشود و زن تنها مورد توجه همه مردان اطرافش قرار میگیرد شباهتی میان آهو و مالنا وجود دارد اما تمایز این دو قصه نگاه غیر ابزاری و غیر جسمانی مردان فیلم آهو به زن محبوبشان است.
فیلمنامه آهو را بر اساس کتاب پروانهها در برف میرقصند به رشته تحریر درآوردیم پس از آن چه اتفاقی افتاد؟
پس از آن قرار شد که برای ساخت فیلم تهیه کنندهای پیدا کنیم دو ماه آقای هوشنگ گلمکانی با تهیه کنندههای مختلف سینمایی ایران در حال رایزنی بودند اما به دلیل فیلمنامه خاص و هنری این تهیه کنندگان تهیه فیلم آهو را نپذیرفتند. در نهایت من با آقای جواد نوروز بیگی که پیش از این سابقه سالها همکاری با ایشان را داشتم قصه فیلم را در میان گذاشتم آقای نوروزبیگی از فیلمنامه خوششان آمد و قبول کردند که فیلم آهو را تهیه کنند از همان زمان پیش تولید در دفتر آغاز شد من برای کاراکترهایی که نوشته بودم بازیگرانی را در نظر داشتم بازیگران به دفتر دعوت شدند و مذاکراتی انجام شد و در نهایت فیلم آهو سوم آبان ماه سال ۱۳۹۹ در شمال کشور کلید خورد.
آبان ماه سال ۹۹ یعنی دقیقاً ۳ سال پیش چرا فیلم سه سال پس از تولیدش به اکران رسید؟
نسخه اولیه تدوین فیلم در دی ماه سال ۹۹ آماده شد اما با نظر کارگردان پست تولید آن بار دیگر تکرار شد و به دلیل برخی از مشکلات این روند دو سال به طول انجامید در نهایت نسخه نهایی فیلم آهو که امروز بر روی پرده سینماها قرار دارد شهریور سال ۱۴۰۱ آماده شد و با مراسم اکران خصوصی نیز برای فیلم برگزار کردیم اما به دلیل تعطیلی سالنهای سینما در سال ۱۴۰۱ و شلوغی سقف اکران در سال ۱۴۰۲ سرانجام آبان ماه سال ۱۴۰۲ نوبت اکران فیلم آهو شد.
این سه سال تعویق در روند اکران برای شما بیش از هر کس دیگری ناخوشایند بود چون شما اولین حضور سینمایی خود آن هم در نقش یک را تجربه کرده بودید و اگر ۳ سال پیش این فیلم اکران میشد حتماً در پروژههای متعدد سینمایی و سریالی می توانستید حضور داشته باشید، این مساله را چطور ارزیابی می کنید؟
همینطور است و به دلیل عدم اکران این فیلم سه سال من در خانه و بیکار بودم پیشنهاداتی داشتم که رد کردم و به دنبال آن پیشنهاد خوبی که منتظرش هستم ماندم. این سه سال روزهای بسیار سختی برای من بود وارد مسیری شده بودم که انتظار میطلبید و این انتظار با بیکاری و خانه نشینی همراه شد. به قول شما اگر همان سه سال پیش پس از پایان فیلمبرداری آهو اکران میشد حتماً زندگی من در مسیر دیگری قرار میگرفت اما در نهایت این سه سال سختی و بیکاری و خانه نشینی بر من گذشت امیدوارم که با اکران آهو و پیشنهادات بعدی این مصائب این سه سال از ذهنم پاک شود.
برای حضور در نقش آهو از چه مؤلفههای اجرایی بهره بردید؟
آهو دختر افسرده بود دختری که از کل دنیا بریده و در خانهای در کنار جنگل زندگی تنهایی خود را آغاز کرده بود دختری که شبیه سایر دخترهایی که در جامعه میبینیم نبود برای ایفای این نقش من ریتم حرکاتم را بسیار کند کردم در راه رفتن نگاه کردن حرکات بدن. ابعاد این افسردگی را من در تمام مولفههای اجرایی لحاظ کردم طبیعتاً آهو دختری نبود که راه رفتنی تند و پرهیجان داشته باشد این سکون و افسردگی در تمام اجزای حرکتی او بروز و ظهور داشت او به آرامی راه میرفت به آرامی سر تکان میداد به آرامی نگاهش را بالا و پایین میکرد و این کندی در تمام حرکاتش مشهود بود. از زمان نگارش فیلمنامه که من با کاراکتر آهو خو گرفتم و زندگی کردم این خصوصیات در من درونی و درونی تر شد به گونهای که من ماهها پس از پایان فیلمبرداری آهو درگیر افسردگی بودم و آهو بخشی از درون من را از من جدا کرد که هنوز که هنوز است به من بازنگشته است.
ثبت دیدگاه