حسن فراهانی / بشر در طول حیاتش، همواره از وسیله‌ای برای برقراری ارتباط استفاده کرده است تا بتواند پیام خود را به دیگران برساند. او در ابتدا با سایر حیوانات تفاوت زیادی نداشت، زیرا اطلاعات را به شیوه آنان مبادله می کرد؛ یعنی از طریق لمس کردن، حرکات چهره و… اما برای روحیه کنجکاو و نا آرام او، این وسایل ابتدایی، ساده و ناکافی بود و نمی توانست، نیازهای او را بر طرف سازد. انسان اعصار گذشته از ارتباطات چهره به چهره و رو در رو استفاده نموده و از طریق طبل و دود پیام هایش را برای دیگران ارسال می‌کرده است. بشر آن دوره، از دنیای اطراف خود بی خبر بوده و تمام دنیا را در گروه محدود و کوچک خود می‌دیده است.

بنابراین، انسان با سعی و تلاش برای برقراری ارتباط بیشتر با اطراف خود، در طولانی مدت به زبان شفاهی دست یافت و از آن برای برقراری ارتباط بهتر و مؤثرتر استفاده کرد. با این حال، انسان کهکشان شفاهی نیز برای انتقال پیام‌ها و خواسته‌های خود، با مشکلاتی مواجه بود و به وسایل پیشرفته تری برای برقراری ارتباط نیاز داشت، تا اینکه در حدود ۷۰۰ سال پیش از میلاد، اختراع بزرگی در یونان به وقوع پیوست و آن حروف الفبا بود. اختراع حروف الفبا، مانند پلی، گفتار و نوشتار را به یک دیگر نزدیک کرد و آن دو را با یک دیگر آشتی داد، فاصله ها از میان رفت و انسان توانست، به انتقال افکار و ارسال آن برای دیگران فکر کند. زمینه ساز این نقطه عطف تاریخی، تکامل سه هزار ساله سنت شفاهی و ارتباط غیر الفبایی است که سر آغاز دگرگونی کیفی ارتباطات انسانی بود، گسترش سواد تا قرن‌ها پس از اختراع وگسترش صنعت چاپ و تولید کاغذ، به وقوع نپیوست.

اختراع چاپ توسط گوتنبرگ موجب شد، انسان علاوه بر ارتباط مستقیم، به ارتباط نوشتاری دست یابد و با آغاز این مرحله، بشر به عصر کتابت یا عصر گوتنبرگ وارد شد. انسان در حدود ۳۸۰ سال در این دوره باقی ماند. در این عصر، بیشتر از حس بینایی استفاده می شد و علاوه بر محتوا، به رسانه یا وسیله انتقال پیام توجه گردید. (محسنیان راد، ۱۳۹۱، ۴۸۷).

در نیمه دوم قرن پانزدهم صنعت چاپ، به سرعت پیشرفت کرد، نوشته‌های خبری افزایش یافت و امکان انتشار آن فراهم شد، البته این انتشار، به صورت ادواری نبوده است. مطبوعات ادواری یک قرن و نیم بعد از اختراع صنعت چاپ پدید آمدند. از آغاز قرن شانزدهم، اخبار به شکل کالای حقیقی درآمد و مطبوعات چاپی به عنوان نخستین وسیله ارتباطی نوین به حساب آمدند.

تکمیل شیوه چاپ با حروف متحرک سربی، در اواخر قرن پانزدهم و اوایل قرن شانزدهم میلادی، در انتشار اندیشه های نو و پیشرفت علوم و فنون، تاثیر بسیار داشت. با اختراع، پیشرفت و تکمیل صنعت و ایجاد شرایط فنی، مکانی، زمانی و مالی مساعد در زمینه تهیه و تکثیر نوشته ها و پیام های مکتوب، تحول بزرگی در ارتباطات غیر مستقیم آغاز شد و برای اشاعه معلومات و اطلاعات و افکار انسانی و پیشرفت فرهنگ و تمدن بشری امکانات وسیعی پدید آمد.

بدین ترتیب، مطبوعات یکی از محصولات مهم و رایج جامعه صنعتی شد که از آغاز قرن هفدهم، پیشرفت سریع خود را آغاز کرد و در نیمه دوم قرن نوزدهم و نیمه اول قرن بیستم، ویژگی های یک صنعت بزرگ را به خود گرفت.

در این میان سینما از لحاظ تاریخی دومین وسیله ارتباط جمعی بشمار می‌رود و با مطبوعات که قرن‌ها پیش از آن پدیدار گردیده است تفاوت های فراوان دارد.

به طورکلی سینما یک وسیله ارتباطی و انتشاری تصویری است که برای انسان جنبه سرگرم کننده دارد و بیش از آن که به افزایش معلومات و آگاهی های او مانند مطبوعات توجه داشته باشد به پر کردن اوقات فراغت وی می‌پردازد.(معتمد نژاد،کاظم،۱۳۷۱)

از همان روز که “برادران لومیر” به عنوان مخترعان سینما در سال ۱۸۹۵ میلادی در گراند کافه شهر پاریس دستگاه سینما توگراف را به جهانیان عرضه کردند تا ۲۱ شهریور ماه سال ۱۲۷۹ هجری شمسی یعنی حدود ۵ سال بعد که در دوره مظفرالدین شاه قاجار این دستگاه وارد ایران شد و تا به امروز، سینما با اینکه وسیله‌ای برای گذران اوقات فراغت و سرگرمی تصور شده اما در همه جای تاریخ و در همه کشورها وسیله‌ای برای هدایت افکارعمومی و جریان سازی فرهنگی نیزتلقی شده است. از پخش سخنان آتشین هیتلر تا تولید فیلم‌های عاشقانه، پلیسی، جنایی و… همیشه موضوعی برای تغییرات فرهنگی و اثرگذاری بر مخاطب مد نظر دست اندرکاران سینما و حتی دولت ها و همچنین صاحبان ثروت و شرکت‌ها بوده و هست.

حالا بعد از حدود ۱۳۰ سال از اختراع این صنعت که به دلیل استفاده از هنرهای مختلف مانند ادبیات، نمایش، موسیقی، تصویر سازی و غیره و در کنار شش هنر دیگر که مثل آنها هست و دقیقاً آن هنرها نیست و به این دلیل به درستی هنر هفتم نامیده شده است می‌کوشد با وجود پیدایش رسانه های نوین و البته جذاب امروزی خود را مانند گذشته سرپا و فعال نگهدارد.

امروزه صاحبان و فعالین سینما با ارایه فنآوری های جدید در سینما، تنوع در موضوعات، نزدیک کردن دنیای ستارگان سینما به جهان ملموس و معمولی مردم برای هم ذات پنداری بیشتر بینندگان و حتی با ارایه همزمان چند فیلم در یک سینما برای افراد و سلیقه‌های مختلف می‌کوشند تا این صنعت هنری را زنده نگهدارند. اتفاقی که بسیار خوشایند و خیال انگیز است، تصویری که شما در سینما و در آن فضای تاریک و خاص و با آن صدا و پخش ویژه می‌بینید، می‌شنوید و حس می‌کنید صد البته در استفاده از تلویزیون و دیگر رسانه‌‌های نوین امروزی امکان پذیر نیست و یقیناً وجود این ظرفیت استثنایی، رمز ماندگاری و بی رقیب بودن سینماست.

  • منابع:
  1. معتمد نژاد،کاظم، کتاب وسائل ارتباط جمعی، چاپ دوم،۱۳۷۱، انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی
  2. محسنیان راد، محسن، کتاب ارتباط شناسی، چاپ دوازدهم،۱۳۹۱، انتشارات سروش