هنرمندنیوز: سعید راد، متولد آبان ۱۳۲۳ در محله سنگلج تهران. بازیگر پیشکسوت تئاتر، سینما و تلویزیون که فعالیتش را پیش از انقلاب آغاز کرد. او در سال ۱۳۵۱ برای بازی در فیلم «صبح روز چهارم» و در سال ۱۳۵۲برای حضور در فیلم « تنگنا» موفق به کسب دو جایزه از جشنواره سینمایی سپاس شد. او همچنین برای بازی در فیلم «گیرنده» دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول مرد را از جشنواره فیلم فجر کسب کرد. سعید راد بعد از انقلاب در فیلمهایی همچون «ساخت ایران»، «مرز»، «خط قرمز»، «برزخیها»، «عبور از میدان مین»، «دادشاه»، «عقابها»، «دوئل»، «پروانگی»، «گیرنده»، «چ»، «پایان خدمت» و «عشق و جنون» و … نقش آفرینی داشته است.
این گفتگو به بهانه حضور ایشان در جدیدترین پروژه سینمایی آقای ژوبین قادری (فرزند زنده یاد ایرج قادری) انجام شده که در ادامه میخوانیم؛
جناب راد، این مصاحبه به بهانه حضور شما به عنوان یک پیشکسوت بازیگری در جدیدترین کار آقای ژوبین قادری (فرزند زنده یاد قادری) است، چه عاملی باعث شد که همکاری با ایشان را بپذیرید؟
من همیشه برای ورزش کردن باشگاه انقلاب می رفتم و ایشان هم گاهی برای ورزش آنجا می آمدند و می دیدم. ژوبین خان پسر متین و یکی از سوپر استار های ایران است و علاوه بر اینکه پسر رفیق قدیمی من هستند با او هم رفاقتی دیرینه دارم. ایشان به من پیشنهاد همکاری در جدیدترین فیلمشان را دادند و گفتتد من طرحی این چنینی به نام فیلم «بزرگ» را دارم.
شوکه شدم و برایم جالب بود که آقای قادری می خواهد دوباره دوره کلاسیک سینما را درست با همان معیارها زنده کند.
چندین نشست با هم داشتیم و ایشان با من هم مشورت می کردند و من هم از نظرات ایشان استفاده می کردم.
آقای قادری بسیار آگاه و دقیق است و من تصدیق می کنم که ژوبین قادری تا به امروز ۱۰۰ فیلم ساخته است. او بسیار حرفه ای دکوپاژ می کند و به سینما و کارش نگاهی کاملا حرفه ای و تخصصی دارد.
با توجه به تعاریفی که داشتید؛ به نظر شما فیلم «بزرگ» می تواند یکی از فیلم های پر فروش و پر مخاطب سینمای ایران باشد؟
این فیلم داستان بسیار محکمی دارد و در واقع یک تراژدی است و به دوره ای مربوط است که سینما قهرمان داشت. اینجا هم قهرمان دارد و امیدوارم زحماتی که می کشد به ثمر بنشیند چون لیاقتش را دارد که اگر غیر از این بود من ورود نمی کردم.
آقای قادری در یک جا حرف قشنگی زد و گفت امیدوارم این فیلم زمستان سرد سینما را گرم کند. این حرف بسیار قشنگ و پرمعناست.
اعتماد به نفس این پسر بالاست که برای یک کارگردان مهمترین نکته است. بازیگرانش فوق العاده هستند ولی من معرفی نمی کنم.
ژوبین قادری تمام همتش را روی این تیم گذاشته است. او تعارفی با کسی ندارد، شوخی ندارد و در کار بسیار جدی است و بهترین افراد را انتخاب کرده است. هر کدام از افراد تیم انتخابی ایشان درجه یک و حرفه ای هستند، تیم بازیگران، گروه فیلمبرداری و گریم و منشی صحنه و بقیه عزیزانی که قرار است در این پروژه باشند را با مطالعه انتخاب کرده است.
امیدوارم به زودی پیش تولید شروع شود و برای دو ماه دیگر کلید بخورد.
شروع فعالیت حرفه ای شما به پیش از انقلاب بر می گردد. آیا اولین فیلم شما در سال ۱۳۵۰ فاتحین صحرا بود؟
نه فاتحین صحرا اولین فیلم من نبود. اسم این فیلم را برای من مد کرده اند.
با آقای بیگ ایمانوردی سر پروژه فاتحین صحرا رفتیم. یکی از بازیگرانشان نیامده بود و آقای زرین دست به من گفتند بیا این کار را انجام بده. گفتم آقا من آرتیست نیستم! قبول کردم و چند پلان را برایشان انجام دادم.
اولین فیلم سینمای که در آن ایفای نقش کردم فیلم «خداحافظ رفیق» کاری از امیر نادری در سال ۱۳۵۰ بود.
با توجه به تفاوت سلیقه ها بین نسل قدیم و جدید، به نظر شما کار کردن و حضور در پروژه های سینمایی فعلی چه تفاوتهایی با گذشته دارد و شما این تفاوت دیدگاه ها در سینما را چگونه ارزیابی می کنید؟
بسیار متفاوت است، ما سینمای کلاسیک کار می کردیم. نگاتیو ۳۰ و ۳۵ بود و جایی برای اشتباه کردن نبود و نداشتیم. ما باید همیشه مسلط و سرحال و روی فرم حاضر می بودیم.
در آن زمان ما در سینمای ایران هفت نفر بودیم که حضور و فعالیت مداوم داشتیم. ۱۲ سال گیشه و تیتراژ را نگه داشتیم. این اتفاق کمی نیست. تا اینکه انقلاب شد و همه ما را منزوی کردند.
چند سالی از ایران دور بودم پس از بازگشت نقش رضا شاه را در فیلم «چشم باد» به کارگردانی و نویسندگی مسعود جعفری جوزانی که در ژانر تاریخی حماسی بود را بازی کردم و در فیلم های دیگری هم ایفای نقش کردم تا این که امروز با این کار مواجه شده ام و دوستش دارم چون مربوط به زمانی است که ما دوستش داشتیم.
وقتی سوژه ای را دوست دارید انرژی مثبت می گیرید. آقای ژوبین قادری این انرژی مثبت را به همه القا کرده است.
من کسی نیستم که بی دلیل از کسی اینطور تعریف کنم و فلان و فلان است بگویم. ولی آقای قادری نگاه خوب و مثبتی به سینما دارد و خوشحالم که در طرح ایشان همکاری می کنم.
متاسفانه در سال های اخیر شاهد حضور کم رنگ پیشکسوتان در پروژه های سینمایی هستیم. به نظر شما دلیل اصلی این کم لطفی نسبت به پیشکسوتان چیست؟
فقط من هستم و دیگر کسی نیست. من هم کار می کنم که باشم. خودم را نگه می دارم و از این بابت بسیار خوشحالم.
در شرایط فعلی سلیقه مخاطب به سمتی پیش رفته که بیشتر طرفدار فیلمهای کمدی و طنز هستند و فیلم های اجتماعی کمتر بین مردم دیده می شود، فکر می کنید علت چیست؟
وقتی این حرف را می شنوم برام کمدی و خنده دار است، درست است که مردم دوست دارند بخندند ولی به چه قیمتی؟ خندیدن بها می خواهد ولی پشت این خندیدن چیزی نیست و خالی است.
سینما کاری جدی است. متاسفانه بسیاری که فیلم جدی کار می کنند به دلیل اینکه مطالعه و تحقیق مناسب ندارند موفق نمی شوند چون فقط می خواهند فیلم بسازند. فیلمسازی آسان نیست و کار هر کسی نیست، مطالعه و کار زیاد می خواهد.
من فکر می کنم ژوبین قادری این طور کار می کند. امروز فضای سینما سرد است. سینما یعنی ایستادگی و مرارت و پشت قضیه ایستادن.
به هر حال بعد از ۷۰ کار که ۵۴ مورد فیلم سینمایی دوره کلاسیک بوده است، کمی صاحب تفکر هستم.
من به این سینما مدیون هستم و باید جلوی دوربین آقای قادری خوب کار کنم.
به عنوان آخرین سوال؛ آینده سینمای ایران را چطور می بینید؟
متاسفانه تعداد کارهای خوب و قوی کم شده است و به ندرت شاهد فیلمهای مناسب هستیم. بیشتر فیلمها به سمت سوژه طنز و ژانر کمدی رفته و کلا تعریف سینما یک ژانر دیگر شده است. ممنون که قبول زحمت کردید و وقتتان را در اختیار ما قرار دادید. شما پیشکسوتان اعتبار و قدمت و تاریخ سینمای ایران هستید. امیدواریم نسل جدید با الگوبرداری مناسب بتوانند تاریخ و چراغ سینمای ایران را زنده و روشن نگه دارند.
- ندا رضایی بدر
ثبت دیدگاه