هنرمندنیوز: مراسم تشییع پیکر زنده‌یاد داریوش مهرجویی و همسرش وحیده محمدی‌فر صبح امروز ۲۶ مهر در پهنه رودکی در حال برگزاری است.

دقایقی مانده به آغاز این مراسم جمعی از هنرمندان و دوستداران این هنرمند در مقابل تالار وحدت حضور پیدا کرده‌اند. در حال حاضر هنرمندانی چون حسن پورشیرازی، همایون ارشادی، دانش اقباشاوی، احمدرضا درویش، جعفر پناهی، محمد رسول‌اف، محمدعلی نجفی، داریوش فرهنگ، همایون اسعدیان، حبیب ایل‌بیگی، مازیار میری، محسن امیریوسفی، مانی حقیقی، مسعود کرامتی، مهرداد صدیقیان، محمد کارت، مسعود کیمیایی، بهمن فرمان‌آرا، مسعود اطیابی، مرتضی شایسته، بهرام رادان، محمد خزاعی رییس سازمان سینمایی و … در محوطه تالار وحدت حضور دارند.

بخش‌هایی از موسیقی‌های فیلم سینمایی «سنتوری» که این هنرمند فقید آن را کارگردانی کرده و با استقبال مواجه شده بود، در محوطه پهنه رودکی پخش شد.

این مراسم در ساعت ۱۰ به صورت رسمی با قرائت آیاتی چند از کلام‌الله مجید آغاز شد.

سپس بهرام رادان که اجرای این برنامه را به عهده داشت روی صحنه آمد و با خواندن شعری عنوان کرد که این رفتن ناباورانه بود و از حضار خواست تا به احترام زنده‌یاد مهرجویی بایستند.

سپس فرهاد آییش روی صحنه آمد و گفت: علی نصیریان خارج از کشور است و نتوانست در این مراسم باشد، اما پیامی را ارسال کردند.

در این پیام آمده بود: «در غرب این خبر تکان دهنده بود، در بیماری با فکر و خیالات به سر می‌برم، مهرت بر دلم است. از اولین کار خلاقانه تو در کنارت بودم افسوس که امروز در کنارت نیستم تا در آخرین سفر بدرقه در کنارت باشم و تابوتت را به دوش کشم. ای مهر فرزانه این چه روزگاری است که اشک و خون از آسمان می‌بارد.»

در ادامه مسعود کیمیایی روی صحنه آمد و بیان کرد: نمی‌توانم هیچ چیزی بگویم درباره او و رفتنش از این جهان، نمی‌توانم چیزی بگویم، درود بر همه.

سپس بهمن فرمان‌آرا پشت تریبون قرار گرفت و اظهار کرد: داریوش جان قرار نبود این ملاقات اینچنین باشد، ما کجا زندگی می‌کنیم؟ یکی از بزرگترین فیلمسازان این مملکت باید سلاخی شود؟ من با داریوش سال ۶۶ هر ۲ به ایران بازگشتیم، او به سمت فلسفه رفت و من به سمت کارگردانی سینما رفتم. با هم دوست بودیم، رفیق بودیم و روزها و شب‌های زیادی را گذراندیم، هیچ نمی‌شود گفت چگونه همه دوربین‌ها کار نمی‌کنند وقتی دل‌شان بخواهد. داریوش باید تنها در کنار همسرش سلاخی شود؟ ما داریم کجا زندگی می‌کنیم؟ من حرف زیادی نمی‌زنم. دل ما شکسته است، همه چیز بد است آیا قرار است هر هفته برای رفتن کسی اینجا جمع شویم؟ داریوش حقش بیش از اینها بود.

داریوش مهرجویی و همسرش ۲۲ مهر در ویلای شخصی خود به قتل رسیدند.