هنرمندنیوز: به گزارش روابط عمومی گروه سینمایی هنر و تجربه، احمد الستی، پژوهشگر سینما و مترجم استاد دانشگاه در ابتدای این نشست گفت: ولز مشهور بود که از عمق میدان در تصاویر استفاده میکند. قبل از ولز کارگردانانی بودند که از عمق میدان استفاده کرده بودند اما ولز تا جایی که امکان داشت بازیگران را نزدیک دوربین کرد و بکگراند را در آخر تصویر قرار داد. رابطه بین چیدمانی که در نقاشیهای خود داشت در فیلمهایش هم آمد. ولز کلوزاپهای خود را دراماتیزه کرد.
این پژوهشگر افزود: کارگردانان دیگر تمام دکور فیلمهایشان را در سطح دید(eye level) میچیدند اما ولز از سطح پایین یا بالا استفاده میکند. یکی از ویژگیهای خاص اورسن ولز این است که برای اولین بار کلوزآپهای زاویه بالا(high angle) و زاویه پایین(low angle) استفاده میکند و تا قبل از آن کسی به فکر استفاده از چنین نماهایی نبوده است.
این استاد دانشگاه با تاکید بر اینکه “سینمای ولز، سینمای حرکات عجیبی بود” گفت: او در دومین فیلم خود حرکت دوربین و رفت و آمد بازیگران که به صورت موزون وارد یا خارج از صحنه میشوند را به تصویر میکشد در حالی که سینمای هالیوود دوست نداشت بازیگران از کادر خارج شوند و کارهایی که ولز کرد اتفاق جدیدی بود. این نماها و زیباییشناسی در آن سالهای سینما، غیرمعمول بوده است. او بسیار دوست داشت که اگر از کرینآپ استفاده میکند توام با مقدار زیادی حرکات افقی باشد در حالی که دوربین عمودی بالا میرود.
این کارشناس سینما با اشاره به اینکه “ولز صاحب زیباییشناسی و نگاه خاص خودش شده بود” بیان کرد: ولز بخشهایی از سینمای اکسپرسیونیسم را به سینمای آمریکا کشاند. از اسپاتلایت و همچنین از کنتراستهای بالا استفاده کرده است. او استاد استفاده از پرتره بود همانطور که در نقاشیهایش هم هست. تمام نقاشیها و آثار این هنرمند در سال ۲۰۱۹ تبدیل به کتاب و چاپ شدهاند. برای ۵ دهه فیلم او بهترین فیلم تاریخ سینما شناخته شده و انبوه تحقیقاتی که درباره او شده و کتابهایی که از او چاپ شده نشان دهنده اهمیت این فیلمساز است.
وی در ادامه با بیان اینکه ولز سختیهای فروانی در طول زندگی پشت سر گذاشت، توضیح داد: تعداد فیلمهایی که ولز ناتمام گذاشت بسیار بیشتر از فیلمهایی بود که تمام کرد و علت آن دردسرهایی است که با کمپانیها داشت. او میخواست نوآوری داشته باشد ولی با او همراهی نمیشد. آنچه که میدانیم این است که او شبی سکته میکند و در حال کار کردن این اتفاق میافتد و صبح روز بعد رانندهاش متوجه این اتفاق میشود. او از دست بلاهایی که به سرش آوردند برید و خسته شد.
الستی در بخش دیگری از صحبتهای خود درباره زندگی شخصی این هنرمند گفت: او در پایان عمرش به پیش دخترش رفت زیرا حتی توانایی گذران زندگی خود را نداشت. دوستانش به او کمک کردند که میراثی برای دخترانش به جا بگذارد. زندگی خصوصی ولز نقاط عجیبی دارد و از کودکی او را نابغه میدانستند.
در ادامه، فرزاد موتمن دیگر کارشناس حاضر در این نشست با تاکید بر اینکه “ولز یک فیلمسازآمریکایی بود اما آمریکایی نبود” توضیح داد: تجربهگرایی او هنوز تاثیر میگذارد و برای دیگران الگو است اما در دوره خودش تلاشهایی برای کم فروغ جلوه دادن کارهایش انجام شد و حتی هنوز هم ادامه دارد. ولز برای بدنه رسمی سینمای هالیوود هم فیلم ساخت و موفق هم شد. اما علی رغم همه اینها سعی شد از او شخصیتی پرمدعا و کارخراب کن جلوه داده شود.
او افزود: کارنامه سینمایی ولز برای چند دهه ادامه داشته و همیشه مبارزه کرده تا حق کنترل بر فیلمهای خود را به دست بیاورد. این درگیریها منجر به مخدوش کردن باند صوتی فیلمها، خرابکاری و… و در نهایت ناتمام ماندن کارهایش شده است. این موضوعات از او کاراکتری میسازد که همه به او علاقهمند و درباره او کنجکاو میشوند. نکته جالب این است که در بین فیلمهای او اثری هم درباره کیارستمی هست.
او درباره شیوه فیلمسازی ولز توضیح میدهد: یک نمای باز بسیار افراطی یا کرینها و زاویه بالا(high angle) و زاویه پایین(low angle) از ویژگیهای اصلی کار او بوده است. اینها نشان میدهد او از واقعیتگرایی نفرت داشته و میخواسته نگاه متفاوت داشته باشد.
موتمن افزود: ما ولز را به عنوان فعال سیاسی نمیشناسیم. او لیبرال است و مانند هر فرد دیگری دیدگاههایی دارد اما از طرف دیگر متمرکزتر شدن بر اینکه او سیاسی است لزوما درست نیست بلکه اگر او اعتراضی هم به نژادپرستی و رفتار بد با سیاهپوستان میکند کاری است که همه هنرمندان وظیفه دارند و باید انجام دهند.
این کارشناس با اشاره به شیوههای خاص فیلمبرداری ولز، گفت: او از شیوه دیپ فوکوس استفاده میکند و قابهایش پر از اطلاعات است و هیچگاه خالی نیست اما بر عکس نقاشیهای او روی کاغذ مینیمال است. شاید بتوانیم به این شکل این را توجیه کنیم که او در فیلمهایش حرفهای پیچیدهای به ما نمیزند. او بسیار فرمالیست است و یک داستانگوی مردم پسند نیست به همین دلیل است که اقتباسهای او از «مکبث» بیشتر بر مبنای فرم است تا کاراکتر.
امیر قادری کارشناس و مجری این نشست نیز گفت: ولز یک پدیده است و شخصیت مهمی است اما این ستایشی که از او میشود نه تنها شایسته او نیست بلکه دیگر کارگردانان را در سایه خودش قرار میدهد. نه تنها برای فیلم «همشهری کین» بلکه برای ولز نیز در تاریخ سینما زیادی از حد پرداخته شده است.
وی با انتقاد از برخی ویژگیهای او بیان کرد: او یک سری میزانسنهای تکرار شونده دارد که مخاطب در یک جایی میگوید دیگر بس است و من متوجه منظورت شدهام و مخاطب از این بیانگرایی ولز خسته میشود.
این کارشناس افزود: ولز برای خودش برندسازی میکند و خود را تبدیل به ستارهای میکند که استودیوهای فیلمسازی نمیگذارند او کارش را انجام دهد ولی من به این امر اعتقادی ندارم و به نظرم درست نیست. با این حال او برای من یک شاهکار دارد و «نشانی از شر» بسیار درخشان است.
این رویداد به نمایش مستندهای جذاب و دیدنی دربارهی سینماگران بزرگ تاریخ سینما اختصاص دارد و تا پنجشنبه از ساعت ۱۹ این مستندها به نمایش در خواهند آمد. پس از نمایش فیلم، نشست نقد و بررسی اثر، در کنارِ گفتوگو دربارهی چهرهی سینمایی مورد بحث برگزار میشود.
در این رویداد فیلمهای مستندِ کمیابِ «فلینی هرگز پایان نمییابد» به کارگردانی یوجینو کاپوچو، مستند «جانگو و جانگو – سرجو کوربوچی» به کارگردانی لوکا رنا مستند، «روح پیتر سلرز» به کارگردانی پیتر مداک و مستند «چشمان اورسن ولز» به کارگردانی مارک کوزینز به نمایش درآمدند و در روزهای آینده مستند «لینچ- اوز» به کارگردانی الکساندر او فیلیپ و مستند «فورمن در برابر فورمن» به کارگردانی هلنا ترشتیکوا و یاکوب هینا با زیرنویس فارسی، به نمایش در میآیند.
فریدون جیرانی، بهروز افخمی، احمد الستی، فرزاد موتمن و علیرضا رئیسیان به عنوان کارشناسان مهمان در این نشستها حضور خواهند یافت.
امروز در پنجمین روز از رویداد «سینما پرتره» مستند «فورمن در برابر فورمن» به کارگردانی هلنا ترشتیکوا و یاکوب هینا با حضور علیرضا رئیسیان به عنوان کارشناس مهمان نمایش داده خواهد شد.
این رویداد توسط گروه سینمایی هنر و تجربه و با همکاری مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی، جشنواره سینماحقیقت، وبسایتِ کافه سینما و پردیس سینمایی ملت برگزار میشود.
ثبت دیدگاه